کد مطلب:77757 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:98
الی محمد بن ابی بكر، رضی الله عنه، لما بلغه توجده من عزله بالاشتر عن مصر، ثم توفی الاشتر فی توجهه الی مصر قبل وصوله الیها. یعنی از مكتوب امیرالمومنین علیه السلام است به سوی محمد پسر ابابكر، رضی الله عنه، در وقتی كه رسید به امیر علیه السلام، حزن و اندوه محمد از جهت معزول شدن او از حكومت مصر به سبب منصوب شدن مالك اشتر به حكومت آنجا. پس وفات كرد مالك اشتر در اثناء متوجه شدن او به سوی مصر، پیش از رسیدن او به مصر. «و قد بلغتنی موجدتك من تسریح الاشتر الی عملك و انی لم افعل ذلك استبطاء لك فی الجهد و لا ازدیادا لك فی الجد و لو نزعت ما تحت یدك من سلطانك، لولیتك ما هو ایسر علیك موونه و اعجب الیك ولایه.» یعنی و به تحقیق كه رسید به من حزن و اندوه تو از فرستادن مالك اشتر به سوی مشغول شدن به شغل تو و به تحقیق كه من نكردم نصب اشتر را از جهت كند دانستن مر تو را در جهاد كردن و نه از جهت زیاد گردانیدن مر تو را در سعی و تلاش كردن و اگر چه گرفته بودم آنچه را كه در زیر دست تصرف تو بود از تسلط و حكومت تو، هر آینه حاكم گردانیده بودم تو را بر چیزی كه آسانتر بود بر تو از روی مشقت بودن و خوش آینده تر بود پیش تو از روی حاكم بودن. [صفحه 1100] «ان الرجل الذی كنت ولیته امر مصر كان رجلا لنا ناصحا و علی عدونا شدیدا ناقما، فرحمه الله! فلقد استكمل ایامه و لاقی حمامه و نحن عنه راضون. اولاه الله رضوانه و ضاعف الثواب له. فاصحر لعدوك و امض علی بصیرتك و شمر لحرب من حاربك و ادع الی سبیل ربك و اكثر الاستعانه بالله یكفك ما اهمك و یعنك علی ما ینزل بك، ان شاء الله.» یعنی به تحقیق كه مرد آنچنانی را كه بودم من كه مامور ساخته بودم او را به حكومت ولایت مصر، بود مردی مهربان از برای ما و سخت گیرنده ی زحمت دهنده بر دشمن ما، پس خدا رحمت كند او را، پس هر آینه تمام گردانید روزگار عمر خود را و ملاقات كرد مرگ خود را و حال آنكه ما از او راضی و خشنودیم، جای دهد او را خدا در بهشت خود و دو چندان گرداند ثواب او را. پس بیرون شو به صحرا از جهت محاربه ی با دشمن تو و بگذر در كارها با بینایی تو و دامن همت بر كمر زن از برای جنگ كردن با كسی كه جنگ با تو كند و بخوان مردم را به سوی راه پروردگار تو و بسیار بخواه یاری از خدا كه كفایت می كند تو را در آن چیزی كه مهم و ضرور تو است و اعانت و كمك می كند تو را بر چیزی كه نازل می شود بر تو ان شاءالله. [صفحه 1101]
و من كتاب له علیه السلام
صفحه 1100، 1101.